پاسخ به سوال اولیا در جلسه آموزش خانواده ( لجبازی کودکان)
پاسخ به سوال اولیا در جلسه آموزش خانواده ( لجبازی)
نوشته شده توسط : سیامک اسدزاده
سوال : با کودک لجبازم چه کنم ؟
پاسخ :
کودکانی كه در برابر امر و نهي والدين موضع مي گيرند و به سرپيچي و تخلف از دستورشان پرداخته و روزگار آنها را تيره مي سازند . اين حالات ممكن است از روي اراده و گاهي هم بي اراده و به صورت يك عادت در آنان باشد و در هر صورت وضع رفتاري كودكان غير عادي است و طبعاً بايد دربارة آنها مطالعه و بررسي همه جانبه اي صورت گيرد و رفتارشان تحت مهار در آيد .حالات وجلوه هاي رفتاري كودكان لجباز عبارتند از :
در برابر دستورات والدين از خود سر سختي و مقاومت نشان مي دهند و نا رضايتي خود را از امري كه حتي ممكن است مورد علاقه شان نيز باشد اعلام مي دارند .
وقتي خواسته اي دارند با گريه و بهانه گيري آن را مطرح كرده و مي كوشند آن را به هر صورتي به دست آورند.
در آنجا كه مقاومتي از والدين در برابر خواسته ها و تمنيات خود بيابند خود را به زمين مي كشند ، اشك مي ريزند و موجبات دردسر ديگران را فرا هم مي آورند و وقتي به خواسته خود مي رسند . آنچنان آرامش مي يابند كه گويي اصلاً اتفاقي نيافتاده است .
گاهي لجبازي در خوردن و خوابيدن ، ايراد گرفتن ، جسارت كردن به مهمانان و... است .
لجبازي ممكن است با كتك زدن ، گاز گرفتن ، خرابكاري ، پرخاشگري همراه باشند ، به گونه اي كه دستورات والدين را به هيچ عنوان به حساب نمي آورند .
ريشه و اساس لجبازي :
لجبازي كودك معمولاً از ناخشنودي او سر چشمه مي گيرد و كودك مي خواهد نشان دهد كه از وضعي كه براي او پيش آمده شديداً ناراحت است ، او نياز به تسلط دارد.
در مواردي مي توان ريشه لجبازي و سر كشي را در تضاد عواطف ، هيجان و اضطراب شديد جستجو كرد و در عين حال بايد اعتراف نمود كه موارد ناشناخته در زندگي كودكان لجباز بسيار است و اينكه چه عا ملي او را به سوي سر كشي سوق مي دهد ، معلوم نيست .
لجبازي بر اساس سن و سال :
لجبازي در هر دو جنس دختر و پسر وجود دارد ، بخصوص كه هر دو در شرايط و موقعيت خاصي سر از لجبازي در مي آورند اما در رابطه با سن بايد بگوييم كه برخي نا بهنجاري ها در برخي از سنين براي كودكان بيشتر است و در صورت عدم درمان به موقع آن ، اين حالت در كودكان تثبيت شده و آنها را به ادامه وضع و رفتاري ناموزون وادار خواهد كرد . حالت مخالفت و لجبازي از حدود 1 سالگي شروع و در 2 سالگي شدت مي گيرد و كودك به جايي مي رسد كه حتي با خود نيز مخالفت و لجبازي مي كند . همچنين در سن 3 تا 5 سالگي هنوز رفتار لجبازي در كودكان ادامه دارد ، اما در سن 9-6 سالگي خودسري و لجاجت هنوز شديدتر است و طفل مي كوشد خود را از وابستگي به پدر و مادر دور نگه دارد .
علل و انگيزه هاي لجبازي :
1- بي توجهي :
بي توجهي والدين به كودك و حيات او خود سبب آن مي شود كه آنان تدريجاً بهانه گير و لجباز شوند .
2- محروميت ها :
محروميت ها خود پديد آورنده بهانه گيري ها و لجبازي هاست . محروميت از نوازش و مهر مادري كه گاهي ممكن است حالتي چون خرابكاري و دشمني را به همراه آورد.
3- نيازهاي شديد :
گاهي نيازهاي شديد براي كودك بهانه گيري و لجبازي بوجود مي آورد . مثل كودكي كه در اثر خستگي شديد نياز به استراحت دارد و يا به علت تحمل دردهاي شديد نياز به آرامش دارد . در چنين صورتي كودك بهانه گيري مي كند .
4- استبداد والدين :
از علل لجبازي كودكان اين است كه برخي از آنها از والدين مستبد فرار مي كنند و حتي حاضرند خود را به خطر اندازند . دستورات مربيان و والدين براي آنها زور است و به همين باعث بهانه جويي و لجبازي در كودك مي شود .
5- بد آموزي ها :
كودكان در مواردي مي آموزند كه مسائل و مشكلات خود را از راه زور و جبر حل كنند . جنبه هاي اكتسابي در كودكان سبب پديد آمدن حالات روحي خاصي است كه كودكان را به انجام رفتار هاي آن چناني وا مي دارد .
6-آزمايش ها :
در مواردي كودكان والدين خود را مورد آزمايش قرار مي دهند و مي خواهند بدانند آيا با آنها مي توانند زور آزمايي كنند يا نه ؟ براي در خواست و نيازشان از راه گريه و بهانه گيري اقدام مي كنند .
7-بي صبري ها :
گا هي لجبازي هاي كودكان ناشي از بي صبري هاي كودكان است . كودك صبر و تحمل لازم چون ديگران را ندارد تا به هدف يا برنامه اي دست يابد . مثلاً كودكي كه به غذا نياز دارد و مادر او عجله اي براي درست كردن غذا از خود نشان نمي دهد و كودك نمي تواند صبر كند بنابراين جيغ و داد راه مي اندازد .
8-فشار بر خود :
در بعضي از مواقع كودكان به خود فشار مي آورند كه بچه خوبي باشند . دستورات والدين را خوب رعايت كنند ، اين فشار ها موجب خستگي ، ملالت و احساس ناراحتي و سرانجام لجبازي را فراهم مي آورند .
9- بيماريهاي مداوم :
كودكاني كه مرتب بيمار هستند ، احتياج به نوازش بيشتري دارند ، كثرت دفعات بيماري سبب مي شود طفل هميشه خود را با آه و ناله همدم نمايد و اين امر به صورت عادتي در آيد و طبيعي است اين كودكان حتي موقعي كه بيمار نيستند با گريه از پدر و مادر چيزي را طلب كنند .
10- تولدي جديد :
گاهي لجبازي كودكان از زماني آغاز مي شود كه طفل جديدي در خانه به دنيا مي آيد و بخش مهمي از توجه و حمايت والدين را به خود اختصاص دهد . كودك زبان آن را ندارد كه از رفتار رو به تبعيض والدين سخن بگويد و عقده هاي دروني خود را از طريق لجبازي و سركشي نشان مي دهد . اين نشان دهندة حسادت مي باشد كه خود عامل مهمي براي لجبازي كودكان است .
عوامل ديگري مثل ناكامي ، احساس سركوبي شديد ، پروا نداشتن كودك از والدين به علت جرأت بسياري كه آنها به او داده اند ، عدم ارضاي خواسته هاي مشروع كودك و ميل به سلطه گري از ديگر عوامل مي باشد .
شيوه هاي برخورد براي رفع لجبازي كودكان :
از سه روش مي توان براي حل لجبازي استفاده نمود :
الف- پزشكي:
در اين شيوه متخصصان امر مي گويند اگر عوامل زيستي و عصبي درمان شوند ، مشكل حل خواهد شد.
ب- تربيتي :
در شيوه هاي تربيتي راههايي وجود دارد كه عبارتند از :
1- احترام و محبت :
با نشان دادن احترام و با اعمال محبت مي توانيد كودكان را به راه آوريد و در موارد لزوم از او اطاعت بخواهيد .
2- همدردي :
در موقع خشم و لجبازي كودكان، به ويژه زماني كه كودك به علت نسبتاً قابل قبولي سر از عصيان و بهانه گيري در آورده هيچ چيز سازنده تر از آن نيست كه او در يابد ما به احساس او پي برده ايم و از آنچه درون او مي گذرد آگاهي داريم .همدردي و همزباني مي تواند موجب انس و آشنايي كودك را فراهم آورد .
3- واداشتن به بحث :
گاهي مي توان با همان كودكان خردسال نيز از در بحث و اظهار نظر وارد شد و به زبان كودكان با او سخن گفت كه چرا لجبازي مي كند ؟ چرا به سخنان پدر و مادر گوش نمي دهد ؟ چه چيز باعث ناراحتي او شده است ؟ نقش بازگو كردن باعث مي شود كه كودك احساس سبكي كند و آرامش پيدا كند .
4- به حساب آوردن او :
از مسائل مهمي كه مي توان براي رفع لجبازي استفاده نمود ، به حساب آوردن كودكان است و برخوردهاي سنجيده با كودك مي باشد و اينكه هرگز احساسات او به بازيچه گرفته نشود .كودك نبايد احساس كند به او زورگفته مي شود زيرا چنين موضوعي موجب عدم آرامش كودك مي گردد .
5- بي اعتنايي :
اگر كليه موارد فوق مؤثر نبود مي توان از بي اعتنايي استفاده كرد . كودكي كه لجبازي مي كند و بدان خاطر غذا نمي خورد نبايد به او اصرار كرد كه غذا بخورد ، از لحاظ علمي و پس از تكرار چند بار اين عمل حالت لجبازي در كودك خاموش مي شود .
ج : شيوه هاي تربيتي رواني :
1- تفهيم روش زندگي :
يعني اينكه كودك بفهمد كه چگونه زندگي كند و راه و روش زندگي چگونه است . پايه گذاري اين امر بايد از دوران كودكي و خردسالي باشد .
2- تفهيم روش خود و شخصيت او :
والدين بايد آموزش راه و رسم و اخلاق خود را عملاً و تدريجي به كودك بفهماند تا طفل دريابد در برابر هر مسأله ايي چه موضعي را پيش بگيرد .
3- ذكر سرگذشت ها :
داستانها و سرگذشت مربوط به حيوانات يكي از روشهايي است كه براي مهار كردن لجبازي هاي كودكان به كار برده مي شود .
4- واگذاري مسؤليت ها :
به كودك بايستي شخصيت داد تا احساس ارزش كند . با مسؤليت دادن و تشويق او را مي توان كنترل كرد .
5- رفتار الگويي :
وقتي كودك در حال لجبازي است حرف كسي را گوش نمي كند ، بايستي با رفتار مسالمت آميز توأم با صبر و تحمل كردن آنها را آرام كنيم . تجربيات نشان داده است كه اين روش بسيار مفيد است .
6- اخطار :
هنگامي كه نصيحت براي كودك تأثير گذار نيست و او كار خود را تكرار مي كند مي توان از اخطار به تهديد استفاده كرد .
7- ترك كودك :
از راههاي ديگر اصلاح كودك ترك كودك و رها كردن او به حال خود است . كودكي كه زياد سر و صدا مي كند را مي توان به حال خود واگذار كرد و از اطاق خارج شد .
شما مي توانيد با استفاده از روشهاي بالا رفتار و لجبازي كودك خود را كنترل نماييد
"شما یک مطلب علمی را هرگز نفهمیده اید مگر آنکه بتوانید آنرا برای مادر بزرگ خود بیان کنید و او متوجه شود."